$$           نهمی ها       $$

$$ نهمی ها $$

خوش آمدید!!!!!
$$           نهمی ها       $$

$$ نهمی ها $$

خوش آمدید!!!!!

ترجمه متن درس ششم عربی پایه نهم

 

تغییر زندگی

سال تحصیلی جدید آغاز شد و دانش آموزان روستا به مدرسه رفتند . آن روستا کوچک وزیبا بود. خانم معلم وارد کلاس چهارم شد . کلاس شلوغ بود. خانم معلم به پسر ها گفت ( سمت راست بنشینید ) و به دخترها گفت( سمت چپ بنشینید ) .

او دانش آموزی مردود به نام ساره را مشاهده کرد.ناراحت شد و برای دیدن پرونده اش و برای آگاه شدن بر گذشته اش رفت.


 هر گونه کپی برداری حرام میباشد مگر با ذکر منبع و معرفی سایت ) .

   در پرونده ی سال نخست : او دانش آموزی بسیار کوشاست. تکالیفش را خوب می نویسد . او فعال و باهوش است.

در پرونده ی سال دوم: او دانش آموزی بسیار کوشاست . ولی غمگین است مادرش در بیمارستان بستری است .

و در پرونده ی سال سوم : او مادرش را در این سال از دست داد. او بسیار غمگین است.

و در پرونده ی سال چهارم: او درس خواندن را ترک کرد و مدرسه را دوست ندارد و در کلاس خانم معلم خودش را سرزنش کرد و روش تدریسش را تغییر داد.

پس از مدتی دانش آموزان در جشن تولد خانم معلم برایش هدیه هایی آوردند و ساره برای خانم معلمش هدیه ای در ورقه ی روزنامه ای آورد.

آن هدیه شیشه ی عطر مادرش بود که اندکی عطر در آن بود و دانش آموزان خندیدند .

خانم معلم به پسر ها گفت: نخندید و به دختر ها گفت : نخندید

خانم معلم با آن عطر به خودش عطر زد.

ساره نزد معلمشش آمد و گفت : (( بوی تو مانند بوی مادرم است .))

خانم معلم ساره را تشویق کرد و او دانش آموزی موفق شد .

و پس از چند سال خانم معلم نامه ای از ساره دریافت کرد که در آن نوشته شده بود : (( تو بهترین معلمی هستی که در زندگی ام دیده ام ))

تو سرنوشتم را تغییر دادی . من حالا پزشک هستم.

و پس از مدتی خانم معلم نامه ی دیگر را  از خانم دکتر ساره دریافت که در آن از وی حضور در جشن عروسی اش و نشستن در جایگاه مادر عروس را خواسته بود .

هنگامی که معلم در جشن عروسی حاضر شد .ساره به او گفت : (( ای خان من . تو زندگی ام را تغییر دادی .))

پس خانم معلم به او گفت : (( نه ای دخترم! تو زندگی ام را تغییر دادی ، پس یاد گرفتم چگونه درس بدهم ))

هر گونه کپی برداری حرام میباشد مگر با ذکر منبع و معرفی سایت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.