$$           نهمی ها       $$

$$ نهمی ها $$

خوش آمدید!!!!!
$$           نهمی ها       $$

$$ نهمی ها $$

خوش آمدید!!!!!

غزل (12):ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما
آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده


  

باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما

کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت


به که نفروشند مستوری به مستان شما

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر


ز آن که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته یی


بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم


گر چه جام ما نشد پر می به دوران شما

دل خرابی می کند دلدار را آگه کنید


زینهار ای دوستان جان من و جان شما

کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند


خاطر مجموع ما زلف پریشان شما

دور دار از خاک وخون دامن چو بر ما بگذری


کاندرین ره کشته بسیارند قربان شما

می کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو


روزی ما باد لعل شکر افشان شما

ای صبا باساکنان شهر یزد از ما بگو


کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

گرچه دوریم از بساط قرب همت دور نیست


بنده ی شاه شماییم و ثناخوان شما

ای شهنشاه بلند اختر خدا را همتی
تا ببوسم همچو گردون خاک ایوان شما
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.